واکسن دو ماهگی فندق مامان

خوشکل مامان فردای روزی که از بهبهان برگشتیم سرما خوردی و چون 14 آبان یعنی دو روز بعد از اومدنمون باید واکسن میزدی کلی نگران بودیم...و من همش از نی نی سایت تجربیات مامان های دیگه رو از واکسن نی نی هاشون میخوندم...بالاخره 14 ام شد و گل قشنگ خونمون دو ماهه شد.صبح با هم رفتیم بهداشت اما چون سرما خورده بودی واکسن رو عقب انداختیم تا خوب شی..قدت 60 شده بود و وزن 500/5 و دور سر 40 بود...که عالی بود گلم..من و بابا کلی از بزرگ شدنت لذت میبریم..چند روز بعد بردیمت دکتر چون خوب نشدی  ولی دکتر گفت واکسن رو بزنیم ..صبح 19 آبان قرار شد بریم و من از خاله مژگان که همسایه مهربونمونه خواستم بیاد همراهمون..قطره استامینوفن هم خریده بودم از قبل ..

اول قطره فلج اطفال رو برات ریختن و بعد واکسن که جیغ بنفش کشیدی و من اشکم بند نمیومد اگه تنها بودم دق میکردم..بعد تو بغل خاله مژگان خواب رفتی..قطره رو هر 4 ساعت دادم بهت و کمپرس سرد و گرم و شب هم از ترس تب کردنت نخوابیدم اما خدا رو شکر همه چی خوب پیش رفت و همش خواب بودی..

طفلک بابی مهربون که همش دخترش رو تو خواب میبینه....پرنسس قشنگ ما امیدوارم هرگز درد کشیدنت رو نبینم...من و بابا عاشقتیم و زندگیمون با اومدنت کلی زیبا تر شده......