شیرین کاری های وانیا خانمی.....
عزیز دل مامان حسابی شیطون و تو دل برو شدی ..دستهاتو به هم حلقه میکنی و کلی باهاش سرگرم میشی با دوتا دستهات کف دو تا پاهاتو میگیری و با خودت صحبت میکنی..شبها رو مثل یه فرشته ناز میخوابی و عاشق اینی که باهات حرف بزنیم آواز بخونیم و برقصیم...هنوز هم یک روز در میون حمام میری و تو حمام خیلی خیلی آرومی فکر کنم میترسی بیفتی وانیا به من اعتماد کن دختر جونم...هفته ای 2 یا 3 بار ناخن هات رو کوتاه میکنم..با جغجغه و عروسکت کلی بازی میکنی تازگی جیغ میکشی و وقتی بابا قلقلکت میده از خنده ریسه میری...وقتی بلند میخندی دلم میخواد بخورمت آها یادم افتاد خدا نکنه دستمال کاغذی نزدیکت باشه با تمرکز زیاد ریز ریزش میکنی..و روزنامه رو هم مچال و پاره ...